این یادداشت را در تاریخ 29 شهویور 93 برای روزنامه ابتکار نوشتم .
کارل پوپر از جمله
اندیشمندانی بود که به شکلی سرسختانه از دستاوردهای تمدن بشری دفاع میکرد
و همواره به آینده خوشبین بود.در لابلای آثار پوپر میتوان انتقادات او از
آرمانگرایانی را مشاهده کرد که در پوشش ایدئولوژیهای رنگارنگ به ناامید
کردن انسانها از تمدن و دستاوردهای آن مشغولند. میتوان گفت این رویه پوپر
هسته اصلی مشهورترین کتاب او یعنی «جلمعه باز و دشمنان آن » را تشکیل
میدهد.
پوپر در گفتگوهای متعدد نیز نحلههای جدید از جمله سبزها را مورد
حمله قرار میدهد و مدعیات آنها درباب نابودی کره زمین توسط تکنولوژی را به
سخره میگیرد.با این مقدمه به سراغ گزارشی میرویم که اخیرا در ارتباط با
لایه اوزون منتشر شده است. براساس این گزارش، برای نخستین بار طی سی و پنج
سال گذشته، پژوهشگران تایید کردهاند که در لایه اوزون، که در برخی نقاط
کره زمین به طرز خطرناکی کاهش یافته بود، نشانههایی از بهبود مشاهده
میشود.به گفته پژوهشگران، دلیل آغاز روند ترمیم لایه اوزون این است که از
اواخر دهه ، استفاده از بعضی مواد شیمیایی آسیب زننده به لایه اوزون به
تدریج در تمام جهان حذف شده است. این گازها عمدتا در یخچال و انواع اسپری
کاربرد داشت.سازمان ملل ضمن ستایش از این تغییر، گفته است که نتیجهبخش
بودن اراده مشترک بینالمللی در این زمینه نشان میدهد که جامعه جهانی
میتواند از دیگر جنبههای تخریب محیط زیست هم جلوگیری کند. مشروط بر اینکه
اراده سیاسی لازم برای این نوع همکاری وجود داشته باشد.(bbc)تاثیر
معاهدههای بینالمللی منع گسترش گازهای خطرناک در ترمیم لایه اوزون که در
گزارش مذکور هم به آن اشاره شده است، نگاه خوشبینانه پوپر به علم و دانش و
همکاری بینالمللی و تاکید او بر پوچی ایدههای روشنفکرانه مبنی بر زوالِ
انسانِ مدرن و نابودی زمین به دست تکنولوژی را به چالش میکشد. او در یکی
از آخرین گفتگوهایش چنین میگوید: ما در دنیای خوبی زندگی میکنیم؛ در
مقایسه با گذشته ها، تفاوت از زمین تا آسمان است. با این همه هیچ کس این
واقعیت را بر زبان نمیآورد و همه به دنیا بد و بیراه میگویند. واقعیت این
است که برخی روشنفکران جاه طلب مدام مردم را وسوسه میکنند و فریب
میدهند. روزنامه ها، رادیو و تلویزیون مرتب به ما میگویند در دنیای بدی
زندگی میکنیم. من تلویزیون نمیبینم، اما خبر دارم که چه میگوید و چه پخش
میکند. بله! محیط زیست ما در مخاطره است. این سخن کاملا درست است. اما
این واقعیت را به قضیه ای وحشتناک تبدیل کرده اند. همیشه خطر آسیب پذیری
جنگلها و صدمه دیدن درختان وجود داشته است و امروز نیز وجود دارد. بدیهی
است که باید و مهم است که جلو نابودی جنگلها را گرفت. ولی جار و جنجال
پیرامون این قضیه راه انداختن، فریبکاری است. برای مثال حزب سبزهای آلمان
به نظر من وسوسه گرانی اند سخت افراطی. سبزها مدعی اند که میان آنان و دانش
و فناوری جدید، کشمکش و تنش بزرگی وجود دارد. این در حالی است که بدون
دانش و تکنولوژی پیشرفته نمیتوان از محیط زیست محافظت کرد. دریاها و
دریاچههای بزرگی که حیات در آنها در حال نابودی بود، با کمک دانش و فناوری
پیشرفته از خطر نابودی نجات یافتند و سبزها هیچ سهمی در این اقدام
نداشتند.