این ترجمه پیش از این در هفته نامه صدا منتشر شده است .
مقدمه
ای درباره هربرت اسپنسر
هربرت اسپنسر
در میان ایرانیان چندان شناخته شده نیست
.اغلب او را با دیدگاههایی جسته و گریحته درباره تکامل اجتماعی می شناسند و آثار
او چندان به فارسی ترجمه نشده اند تا مخاطب ایرانی بدون واسطه با اندیشه و افکارش
ارتباط برقرار کند . شاید بتوان مهمترین حوزه مورد علاقه او را تکامل نهادهای
اجتماعی دانست ، حوزه ای که وی در آن نگاه پوزیتیویستی را پایه مطالعات خود قرار
داده بود . او تکامل تدریجی نهادها را
محصول فراگشت درونی اجزای تشکیل دهنده آنها می دانست و به نوعی نظریه تکامل انواع داروین
را در باب نهادها و سازمانهای بشری به کار میگرفت . این دیدگاه در عصر حود به همان
اندازه نظریه تکامل انواع داروین، بدیع و انقلابی بود و عامل حرکت و تکامل را از
نیروی ماورایی به فعل و انفعالات درونی اجزای یک مجموعه نسبت می داد . تاثیر این
دیدگاه در مطالعات اجتماعی اسپنسر، رسیدن به این باور بود که جامعه را نمی توان با
تدوین نظام نامه ها و به شکل دستوری به پیش برد .
یکی از آثار
ماندگار اسپنسر، «انسان در برابر دولت» نام دارد که می توان آن را اثری در رمینه
اندیشه سیاسی و اقتصادی قلمداد کرد و متشکل از چهار مقاله مفصل است . مقاله نخست
«محافظه کاری جدید» نام دارد که در آن با نگاهی تاریخی به منشا و ریشه های دو حزب
محافظه کار و لیبرال (ویگ و توری ) می پردازد و خاستگاه اجتماعی و اقتصادی آنها را
موشکافی می کند . آنگاه این موضوع را بررسی می کند که چگونه لیبرالها در دام
قانونگذاریهای متعددی افتادند که با اهداف خیرخواهانه در ارتباط بودند اما پس از
مدتی همین قوانین تبدیل به اهرمهایی برای فشار بر جامعه و محدود کردن آزادی های
اجتماعی و اقتصادی افراد شد .
مقاله دوم
وی،«بردگی آینده» به تاثیرات روزافزون و ویرانگری می پردازد که دست اندازیهای دولت
به حوزه اجتماع به وجود می آورد. او در این فصل به این نکته اشاره می کند که تلاش
برای کنترل سازمانها و گسترش حوزه نفوذ دولت در نهایت راه به سوسیالیسم ویرانگری
می برد که مردم را به بردگانی بینوا تبدیل می کند و از دولت اربابی می سازد که حود را موظف به تامین مایحتاج
بردگانش می بیند و این فرایند نهایتا جامعه ای سرشار از فقر و فلاکت را بر جای می
نهد .
موضوعِ مقاله
سوم «گناه و خطای قانونگذاران» است که در آن بر تاثیر مخرّبِ تصمیمات قانونگذاران
بر جامعه تاکید کرده و عوامگرایی آنها و تلاش برای جلب رضایت موکلان را عاملی می
داند که این افراد را به تداوم حرکت در مسیر خطرناک خود تشویق می کند . او
اخلاقیات سیاسی رایج در میان سیاستمداران را ناشی از اخلاقیات متناسب با دوران
جنگهای خونین و طولانی می داند که در آن به هر میزان که فتوحات سرداران جنگی بزرگتر
بود، میزان نفوذ و سلطه او بر اطرافیان و افراد دیگر نیز بیشتر بود . در نتیجه،
اقدام سیاستمداران در بسیجِ توده ها برای نیل به اهدافی که در نهایت محبوبیت همان
سیاستمدار را بیشتر می کند، گونه ای از همان اخلاقیات دوران باستان است که در پیِ
به خدمت گرفتن انسانها برای مبارزه و در نتیجه به بردگی کشاندن آنهاست .
ادامه مطلب ...