حق به رسمیت نشناختن دولت ( هربرت اسپنسر )

این ترجمه پیش از این در هفته نامه صدا منتشر شده است . قسمت اول از مقالات اسنسر را اینجا مطالعه کنید .

حق  خروج اختیاری:

نتیجه منطقی وضعیتی که در آن همه نهادها ملزم به اطاعت از قاعده و حق آزادیِ برابر هستند، این است که ما انتخابی غیر از پذیرش حق شهروندان در به رسمیت نشناختن دولت نداریم. اگر هر انسانی این آزادی را داشته باشد تا هر آنچه اراده می کند را انجام دهد ،مشروط بر اینکه آزادی دیگر شهروندان را خدشه دار نکند ،آزاد است که با دولت خود هم قطع رابطه کند- هم برای چشم پوشی از حفاظتی که دولت در قبال او انجام می دهد و هم برای خودداری از حمایتی که او از دولت می کند. این کاملا بدیهی است که این وضعیت قرار نیست به راهی برای دست اندازی او به آزادی دیگران تبدیل شود .در چنین موقعیتی او تنها فردی خنثی و غیر فعال است و تا زمانی که در این وضعیت قرار دارد، ظلم و تجاوز هم نمی کند. و باز هم بدیهی است که او را نمی توان مجبور به گونه ای خاص از مشارکت سیاسی کرد . جدای از نقض اصول اخلاقی ، الزام شهروند به پرداخت انواع مالیات ها و از بین بردن مالکیت او برخلاف اراده اش، تجاوز به حقوق او محسوب می شود. وجود دولت به مثابه عامل و ماموری است که از جانب عموم و افراد جامعه استخدام شده تا از مزیت های زندگی جمعی محافظت کند .

  ادامه مطلب ...

هر شکلی از سوسیالیسم متضمن نوعی بردگی است.

این ترجمه پیش از این در هفته نامه صدا منتشر شده است .

مقدمه ای درباره هربرت اسپنسر

هربرت اسپنسر در میان ایرانیان  چندان شناخته شده نیست .اغلب او را با دیدگاههایی جسته و گریحته درباره تکامل اجتماعی می شناسند و آثار او چندان به فارسی ترجمه نشده اند تا مخاطب ایرانی بدون واسطه با اندیشه و افکارش ارتباط برقرار کند . شاید بتوان مهمترین حوزه مورد علاقه او را تکامل نهادهای اجتماعی دانست ، حوزه ای که وی در آن نگاه پوزیتیویستی را پایه مطالعات خود قرار داده بود . او تکامل  تدریجی نهادها را محصول فراگشت درونی اجزای تشکیل دهنده آنها می دانست و به نوعی نظریه تکامل انواع داروین را در باب نهادها و سازمانهای بشری به کار میگرفت . این دیدگاه در عصر حود به همان اندازه نظریه تکامل انواع داروین، بدیع و انقلابی بود و عامل حرکت و تکامل را از نیروی ماورایی به فعل و انفعالات درونی اجزای یک مجموعه نسبت می داد . تاثیر این دیدگاه در مطالعات اجتماعی اسپنسر، رسیدن به این باور بود که جامعه را نمی توان با تدوین نظام نامه ها و به شکل دستوری به پیش برد .

یکی از آثار ماندگار اسپنسر، «انسان در برابر دولت» نام دارد که می توان آن را اثری در رمینه اندیشه سیاسی و اقتصادی قلمداد کرد و متشکل از چهار مقاله مفصل است . مقاله نخست «محافظه کاری جدید» نام دارد که در آن با نگاهی تاریخی به منشا و ریشه های دو حزب محافظه کار و لیبرال (ویگ و توری ) می پردازد و خاستگاه اجتماعی و اقتصادی آنها را موشکافی می کند . آنگاه این موضوع را بررسی می کند که چگونه لیبرالها در دام قانونگذاریهای متعددی افتادند که با اهداف خیرخواهانه در ارتباط بودند اما پس از مدتی همین قوانین تبدیل به اهرمهایی برای فشار بر جامعه و محدود کردن آزادی های اجتماعی و اقتصادی افراد شد .

مقاله دوم وی،«بردگی آینده» به تاثیرات روزافزون و ویرانگری می پردازد که دست اندازیهای دولت به حوزه اجتماع به وجود می آورد. او در این فصل به این نکته اشاره می کند که تلاش برای کنترل سازمانها و گسترش حوزه نفوذ دولت در نهایت راه به سوسیالیسم ویرانگری می برد که مردم را به بردگانی بینوا تبدیل می کند و از دولت اربابی  می سازد که حود را موظف به تامین مایحتاج بردگانش می بیند و این فرایند نهایتا جامعه ای سرشار از فقر و فلاکت را بر جای می نهد .

موضوعِ مقاله سوم «گناه و خطای قانونگذاران» است که در آن بر تاثیر مخرّبِ تصمیمات قانونگذاران بر جامعه تاکید کرده و عوامگرایی آنها و تلاش برای جلب رضایت موکلان را عاملی می داند که این افراد را به تداوم حرکت در مسیر خطرناک خود تشویق می کند . او اخلاقیات سیاسی رایج در میان سیاستمداران را ناشی از اخلاقیات متناسب با دوران جنگهای خونین و طولانی می داند که در آن به هر میزان که فتوحات سرداران جنگی بزرگتر بود، میزان نفوذ و سلطه او بر اطرافیان و افراد دیگر نیز بیشتر بود . در نتیجه، اقدام سیاستمداران در بسیجِ توده ها برای نیل به اهدافی که در نهایت محبوبیت همان سیاستمدار را بیشتر می کند، گونه ای از همان اخلاقیات دوران باستان است که در پیِ به خدمت گرفتن انسانها برای مبارزه و در نتیجه به بردگی کشاندن آنهاست .

  ادامه مطلب ...

توریسم ساحلی ترکیه چگونه توسعه یافت ؟

این مطلب را در تاریخ 16 دی ماه 92 برای ماهنامه صنعت و توسعه ترجمه کردم . (لینک)

مقدمه: بعد از جنگ‌های طولانی بین سال‌های 1911 و 1922‌، ترکیه در سال 1923 تبدیل به جمهوری شد، اما در جبهه اقتصادی تقریبا هفت سال طول کشید تا این کشور بر سیاست‌های اقتصادی خود مسلط شده و آن را کنترل کند‌.

متاسفانه رکود اقتصادی بزرگ در سال 1929 ترکیه را درست در زمانی تحت‌تاثیر قرار داد که این کشور به سرمایه‌گذاری‌های جدید ساخت و ساز و امور زیربنایی و مدرن‌سازی کشاورزی و امور زیر‌بنایی خود احتیاج مبرم داشت‌. با توجه به اینکه بسیاری از بخش ها توسط خارجی ها اداره می‌شد‌، ترک‌ها در سال‌های ابتدایی دهه بیست به فعالیت‌های اقتصادی خرد و فرعی محدود شده بودند‌.

 

ادامه مطلب ...

استفاده از بازار برای توسعه اجتماعی (میلتون فریدمن)

این مقاله از میلتون فریدمن را در تاریخ 5 مهر  1393 برای روزنامه تعادل ترجمه کردم. (لینک).


اتفاقی جانبی در سفر پیشین من به چین رخ داد که هم تاثیر زیادی بر من گذاشت و هم درک وسیعی در این باره به من داد که انسانهای جدا از هم ،  موسسات و نهادهای اقتصادی متفاوت از هم دارند . این درک و فهم جدید باعث پی بردن ِبیش از پیش به اهمیت اصول بنیادینی شد که همه ی ما به راحتی به آنها به خاطر خو گرفتن و عادت بی توجهی می کنیم. این اتفاق زمانی بود که من و همسرم با معاون یکی از وزارتخانه های دولتی چین که قبلا برای مدت کوتاهی برای مشاهده اقتصاد امریکا به ایالات متحده آمده بود، قرار نهار داشتیم. میزبان ما از ما خواست تا در یافتن فردی مناسب برای ملاقات با او ، وی را کمک کنیم .

 اولین سوال او این بود ، « چه کسی در ایالات متحده مسئول توزیع کالا است » ؟  با این سوال من و همسرم بسیار جا خوردیم. بعید می دانم که کسی در ایالات متحده، هرچقدر هم در مورد اقتصاد کم اطلاع باشد، حتی در مورد این سوال، فکر بکند. با این حال، برای شهروند کشوری که دارای اقتصاد سوسیالیستی بوده است، چنین سوالی کاملا طبیعی به نظر می آید. او به این گونه شرایط اقتصادی که شخصی تصمیم می گیرد چه کسی از چه کسی کالا دریافت کند یا چه کسی چه کالایی یا چه دستمزدی از چه شخصی دریافت کند، عادت کرده است.

 

ادامه مطلب ...

ظهور و سقوط چریک انقلاب

این یادداشت و ترجمه های مرتبط با آن را در تاریخ سوم اسفند 93 برای هفته نامه تجارت فردا نوشتم .

هیجان مبارزه و انقلاب آنها، جهان را فراگرفته بود و در هر جنگ چریکی در اقصی نقاط عالم رد پایی از مشی و منش آنها وجود داشت. حجم وسیع تبلیغات و حمایت بی‌دریغ روشنفکران و آتش اشتیاق جوانان به آنها، قطب سرمایه‌داری را دچار استیصال کرده بود. ژان پل سارتر و همسرش سیمون دوبوار برای ملاقاتشان به کوبا رفتند. تصاویرشان بر دیوارها و لباس‌های زیادی نقش بست. تقلید از سیر و سلوک این نمادهای مبارزه با تاریکی و شر تا بدان جا پیش رفت که در جهان سوم سیگارهایشان هم تقلید می‌شد و حال پس از گذشت نیم قرن از حکومت آنها، گرد و غبار هیجان‌ها خوابیده و یونیفورم‌ها آویخته و چریک‌های سابق با اعداد و آمار اقتصادی درگیر شده‌اند.

 

ادامه مطلب ...