درس‌های اقتصادی که باید از شیلی آموخت

این مقاله را برای سایت پیام نو و در تاریخ ۳۰/۸/۱۳۹۲ نوشتم.

بحث بر سر تاثیرات متقابل اقتصاد و سیاست در یک جامعه خاص ، قدمتی بسیار طولانی دارد و اندیشمندان بسیاری را به پژوهش واداشته است . عموما این سوال مطرح بوده است که آیا جامعه باز و سیاست دموکراتیک باعث شکوفایی اقتصادی می شود یا اینکه برعکس ، رشد اقتصادی به دنبال خود توسعه سیاسی را به ارمغان می آورد ؟ نظریه پردازانی مانند لیپست ، هانتینگتون ، فوکویاما و … بر این باورند که دموکراسی در جوامعی که از نظر اقتصادی عقب مانده هستند ، یا ممکن نیست یا عمری کوتاه و ناپایدار دارد . اما در جوامع پیشرفته صنعتی به دلیل قدرت جامعه مدنی و گروههای موثر ، دولت ناچار از چانه زنی با طبقات اجتماعی مختلف برای پیشبرد سیاست های خود در ابعاد و حیطه های مختلف است و به این ترتیب از یکه تازی و قیم مآبی در جامعه دست بر می دارد .

 

ادامه مطلب ...

آرمانگرایی و عدالت از نگاه فون هایک

این مقاله را در تاریخ 4/10/1386 برای روزنامه اعتماد نوشتم (لینک)
فریدریش فون هایک سنت فرانسوی آزادی و مدرنیته را بنیان نظریه پردازی هایی می داند که بر تاسیس عقلانی نهادهای مدرن تاکید می کند. آیا این سنت چند ساله معلول خلقیات فرانسوی است؟ داریوش شایگان در یکی از گفت وگوهایش با رامین جهانبگلو در مقایسه ذهنیت فرانسوی و انگلیسی چنین می گوید: فرانسوی سخنگویی بلیغ است، خوب استدلال می کند و در چندین زمین بازی می کند. از آنجا که انسانی فرهنگی است به راحتی از موضوعی به موضوع دیگر می رود و به یمن موهبت استعدادی که در جدل پردازی دارد، می تواند حکم قطعی صادر و آن را به دیگران هم تلقین کند. اما آنچه مایه قوتش است، نقطه ضعفش نیز هست زیرا این احکام قطعی قالبی اند و به ندرت بر داده ها و تجربه ها متکی هستند غاماف انگلیسی را می توان حیرت زده کرد اما نمی توان او را به این ترتیب متقاعد کرد. برای متزلزل کردن یک انگلیسی باید دلایل مهمی را برایش ثابت کرد.(زیر آسمان های جهان، ص 27)
 
ادامه مطلب ...